اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّوُرِ «خداوند سرور کسانى است که ایمان آوردهاند، آنان را از تاریکیها به سوى روشنایى به در مىبرد.»
در جبهه حق، شاید کار به مو برسد، اما گسسته نمیشود! در این دستگاه، همیشه این امید آخر است که ورق را برمیگرداند؛ چرا که رهرو امام حق، کاملاً به این وعده حق ایمان دارد که؛ «ِوَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا ِ وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ».
فرعون دستور میدهد که تمام موالید پسر را ذبح کنند! اما خداوند مقرر فرموده بود که (موسی) بیاید؛ پس موسی(ع) آمد و چه آمدنی... .
(یزید) دستور میدهد که همه مردان و پسرانِ اهل بیت(ع) را گردن بزنند و بر اجساد مطهرشان اسب بتازانند، تا دیگر مردی از نسل رسول خدا و علیبنابیطالب نماند که مانعی بر سر راه حکومت شیطانیشان باشد، اما خداوند مقرر فرمودند که علیبنالحسین، امام سجاد(ع) زنده بمانند. بنیامیه و بنیعباس قرنها کوشیدند که نورِ ولایت را خاموش کنند، پس امامان شیعه را یا با شمشیر یا با زهرِ کین به شهادت رساندند؛ اما خداوند آخرین ذخیره خویش را حفظ کردند؛ هر چند کافران و ملحدان ناراضی بودند.
«يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ.»
پس از گذشت قرنها از تنزیل، در عصر تأویل، در اوج خفقان و ناامیدی مرگبار، بارقه امید این بار از «جزیره ثباتِ غربیان» امید و سرزمین ایران را برای اجانب (بیثبات) کرد. اینبار نیز یزیدیان زمان کوشیدند تا نور حق را خاموش کنند، پس راه قتل و ترور را در پیش گرفتند و بزرگان و مؤسسان انقلابِ ملت ایران را یکی پس از دیگری ترور کردند! مطهری، بهشتی، رجایی، باهنر، مفتح، محلاتی و... دقیقاً زمانی که تصور میکردند همه مدعیان راستین اسلام و انقلاب را حذف کرده و امت پس از خمینی کبیر، بیامام خواهد ماند، خداوند، ابراهیم زمان را بر خلاف میل بدخواهان، در برابر همه دسیسههای فراعنه و نمرودیان، در میان آتش و دود حفظ کرد و پس از خمینی بتشکن، زعامت امت را بدو سپرد.
دشمنان انقلاب و اسلام پس از حذف بسیاری از رهبران انقلاب، هشت سال جنگ را بر انقلاب نوپا تحمیل کردند، تا به خیال خام خودشان، با شناسایی و حذف هزاران مدیر آینده انقلاب در بحبوحه جنگ تحمیلی، از زینالدین و برو جردی و چمران گرفته، تا همت و خرازی و باکری و... انقلاب را به بنبست بکشانند.
اما خداوند، قاسمِ بین جبهه حق و باطل را در میان دودِ باروت و خاک و خون حفظ کرد، تا داستانِ تنهاترین سردار تکرار نشود.
آری، خداوند مقرر فرمودهاند که؛ مستضعفان جهان را بر مستکبران عالم پیروز گرداند، هرچند اگر به ظاهر جنودِ الله در استضعاف و قِلَّت و جنود شیطان در اوج قدرت و کثرت باشند.
«وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ»
و صد البته که هیچ مستکبری را، یارای مقاومت در مقابل این وعده حق نخواهد بود و مصداق این آیات شریفه قرآن کریم را، به وضوح میتوان در سیمای نورانی انقلاب اسلامی دید، آنجا که امام و مقتدایمان، خامنهای عزیز خطاب به ترامپ فرمودند:
«کسانی که آن خصومتها را نسبت به ملت ایران انجام میدادند، اکنون استخوانهایشان زیر خاک است؛ اما جمهوری اسلامی ایستاده است.»